النتائج (
العربية) 2:
[نسخ]نسخ!
تماسهای زیادی با من گرفته شده در رابطه ازدواج با دختران لبنانی. یک نفر از شرایط آنها می پرسد و دیگری انتظار دارد موردی به او معرفی کنم برای امر خیر و غیره. بنده که بنگاه خیریه ازدواج ندارم! با دختران لبنانی هم در این حد همکلام و همنشین نیستم که آمار انتظارات و توقعاتشون را داشته باشم. ضمن اینکه یک نفر نمی تواند آمار دقیقی از اجتماعی داشته باشد که هرکس دین و سلیقه و مرامی مخصوص به خود دارد. در همین طایفه ی شیعه آنقدر طیف دیدگاه ها و ارزشها و انتظارت و توقعات مردم وسیع است که نمی شود یک جمعبندی کلی ارائه کرد. بهتر است قسمت ازدواج با لبنانی را دوباره بخوانید و دلایل دوری دختران لبنانی از ازدواج با ایرانی را به خاطر بیاورید. هرچند تعداد ازدواج لبنانی ها با بیگانگان به خاطر موقعیت توریستی و شرایط کشورشان بیشتر از خیلی کشورهای دیگر است، اما بیشتر ازدواجها با اقوام عرب است که تشابه های بیشتری با هم دارند. در کشورهای دیگر عموما ازدواج با غیر هموطن درحد یک استثنا است. درست است هنوز دختر لبنانی انتظارات و توقعاتش کمتر از دختر ایرانی است و پایبندی به اصول اخلاقی و مذهبی در آنها بهتر به نظر می رسد، اما باید شرایط جامعه ای که در آن زندگی می کنید را هم ببینید. خیلی از دخترهایی که یک پسر فکر می کند خوب نیستند و وجهه ی مناسبی ندارند، در باطن خیلی هم خوب هستند اما به خاطر شرایط جامعه به نوع خاصی از پوشش و رفتار و گفتار عادت کرده است. و مهم تر از همه این است که خودمان تا قبل ازدواج چه میزان تقوای خدا را رعایت کرده باشیم. خدا در قرآن می فرماید الطیبون للطیبات یعنی پسرهای خوب برای دختر خوب و پاک هستند. اگر کسی آدم لاابالی و اوپنی بوده و با همه گشته و به هر کسی دل داده و قلوه گرفته و حالا می خواهد یک زن صالحه ی پاک دامن معصوم حرف گوش کن پیدا کند، این بر خلاف قوانین طبیعت است. اولا خودش اصلاح نخواهد شد و به روال گذشته ادامه خواهد داد، چرا که اقلا 10 سالی به این وضع عادت کرده و دوم اینکه خودش چه فضایل و مزیت هایی دارد که دختری تحصیل کرده و فهمیده و عاقل و صبور و خانه دار و .... به او بدهند؟ برای جیب پدرش؟ یا قیافه اش؟ اصلا کسی که این نگاه تجاری را در ازدواج دارد، راه را اشتباه می رود و بنای شروع زندگی اش غلط است. ازدواج اگر مبنای مشترک ثابت و قوی نداشته باشد، قوام و دوام نخواهد داشت. بهترین و قوی ترین و پایدارترین اعتقاد و مبنای مشترک برای رابطه در ازدواج اعتقاد به خدای لایزال و سیره ی فرستادگان اوست که برای بهتر شدن زندگی دنیوی و اخروی ما برگزیده شدند. اگر اختیار همسر برای جلب رضایت خدا و گوش دادن به امر خداست که باید این هدف بصورت عملی در زندگی زناشویی جلوه داشته باشد، نه اینکه فقط به حرف باشد. اگر برای اینست که خانواده ای تشکیل بدهیم برای برطرف کردن غرایز و مرتب شدن خانه و آماده بودن غذا و تر و خشک شدن بچه ها، دیگر لازم نیست ازدواج کنیم! کسانی هستند که پول می گیرند و خانه تان را هر هفته مرتب می کنند. تهیه غذا هم که تلفنش دم دست است. بقیه چیزها را هم که بعضی ها قبلا بلد بودند! اگر قرار است ازدواج کنیم تا هر روز سر زن بیچاره غر بزنیم که چرا غذا کم بود یا زیاد بود یا شور بود یا بی نمک، و چرا خانه تمیز نیست و جوراب من کجاست و چرا بچه ها روی دیوار خط کشیدند و به میز من دست زدند و.... چرا ازدواج کنیم و یک دختر معصوم را اذیت کنیم؟
ازدواج با مبنای الهی ازدواجی است مثل ازدواج مولا علی و حضرت فاطمه سلام الله علیهما که پیامبر گرامی اسلام وقتی دست آندو را به دست هم دادند فرمودند فاطمه، کنیز علی باش تا او غلام تو باشد. علی، غلام فاطمه باش تا او کنیز تو باشد. اگر چنین شد چقدر زندگی شیرین و دلچسب می شود. بهتر است قبل از اینکه اقدام به ازدواج کنیم کمی فکر کنیم که هدفمان چیست و چه می خواهیم بکنیم و به کجا برویم. سپس بر مبنای ارزشهای الهی و تقوای افراد پا پیش بگذاریم نه ارزشهای مادی و میزان حساب پدر و فرش و قالی های ابریشمی شان.
وبلاگ این دوست عزیز را بخوانید و ببینید که چگونه سعی می کنند با الگوگیری هرچه بیشتر از زندگی معصومین، زندگی شیرین و موفقی را بوجود آورند. توصیه های ایشان هم برای قبل ازدواج و انتخاب همسر بسیار جالب و مفید است.
موفق باشید
نوع مطلب : آشنایی با لبنان، اخلاق و دین، فرهنگ و آداب و رسوم،
برچسب ها : ازدواج، دختر لبنانی، اصول اخلاقی، فاطمه، علی،
لینک های مرتبط :
نظرات (10)
-
0
+
2
1392/10/21 10:42 ب.ظ
سیدمحسن...
انشاالله خدا اول منو هدایت کنه بعد این امیرحسین رو....
کلی تعجب کردم و
يجري ترجمتها، يرجى الانتظار ..